آنجا یک قهوه خانه بود
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای،چرا؟ ، دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟!

عجله، همیشه عجله
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه ی  رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام.

(محمود دولت آبادی)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها